نسل کشی در ایران

دوران باستان و استبدادهای فراگیر فرعونیان، دوران قرون میانه و استبداد فراگیر جدید کلیسا و در ادامه آن استبدادهای نازیسم، استالینیسم و فاشیسم، تصفیه‌های خونین و عبرت ‌انگیزی را در تاریخ از خود به‌جای گذاشتند. فرعون، برای برانداختن نسل مردان با ایجاد سازمانی مخوف و با فرمان کشتن نوزادان پسر، اقوام زیر سلطه را در انقیاد خود درآورد. در آغاز قرن بیستم، هیتلر و استالین علیرغم اهداف متناقض خود، مرتکب قتل‌عام‌هایی در اروپای مرکزی و شرقی شدند، بطوری که میزان کشتار غیرنظامیان در این مناطق به 14 میلیون نفر رسید.شوربختانه در زمان ما در ایران مواجه با تصفیه‌های خونین، سازمان یافته و هدفمندِ عقیدتی سیاسی شدیم که با ولایت مطلقه فقیه تئوری زور حیات دو نسل ایرانی را بیهوده تباه کرد و زندگی پرشکوه فرهنگی آنها را به نا بودی کشاند. بر اساس گزارش محرمانه و طبقه‌ بندی شده دهه 60 که توسط سازمان زندان‌های خود رژیم تهیه شده بود، بیش از 123،000 نفر در دهه 60 در ایران زندانی شده‌اند. زمانی که زندانیان سیاسی این دهه با 30 هزار اعدام سیاسی روبرو شدند، اعدام‌هایی که با فرمان مستقیم خمینی بخاطر سرموضع ماندن زندانیان، به جوخه‌های مرگ سپرده شده و در گورهای دسته‌جمعی مخفیانه به خاک سپرده شدند.این مطالعه با بهره‌ گیری از شواهد تاریخی و گزارش‌های نهادهای حقوق بشری، به تحلیل فرایند سرکوب و نسل‌کشی در نظام جمهوری اسلامی ایران با محوریت ولایت مطلقه فقیه می‌پردازد. در مقایسه‌ای تطبیقی با دیگر نظام‌های استبدادی در طول تاریخ، تلاش شده است نشان داده شود که چگونه نهاد دین‌ سالار در ایران معاصر، تحت لوای تئوری ولایت فقیه، به یکی از بی‌سابقه‌ ترین اشکال خشونت سازمان‌ یافته و حذف سیستماتیک دگراندیشان سیاسی، قومی و عقیدتی تبدیل شده است.