<p>کودکی در میان دود، در شهری نیمهفراموششده و بیستاره به دنیا میآید. پیرمردی مراقب اوست، کفشها را تعمیر میکند و خاطرهها را پاس میدارد، و در آن دو وجود شکننده چیزی شبیه خانه پیدا میکنند. با ویولنی فرسوده، پسر میآموزد سخن بگوید: هر نت، استدلالی است در برابر نومیدی، و هر سکوت، درسی در تابآوری</p><p>از کوچههای خیس از باران تا نور خشن سالنهای مسابقه، آخرین نغمهٔ نور زندگیای را دنبال میکند که با فقدان تراشیده و با موسیقی بازآفرینی شده است. تراژدی تبدیل به معلم میشود؛ اندوه تبدیل به مهارت. هنگامی که پیرمرد میمیرد، پسر باید یاد بگیرد که نور را به تنهایی حمل کند-گرسنگی را به نغمه بدل کند، تنهایی را به پیوند، و درد را به میراثی که دیگر کودکان را میآموزد چگونه بنوازند</p><p>با لحنی شاعرانه و روانشناختی عمیق، این داستان دربارهٔ رحمتهای کوچک و امیدی سرسخت است. این کتاب پرسشی آرام اما جدی مطرح میکند: چه معنایی دارد که با زیبایی بازسازی شویم، خاطره را به وظیفه بدل کنیم، و موفقیت را نه در ثروت، بلکه در زندگیهایی بسنجیم که روشن کردهایم؟ برای هر کسی که باور دارد هنر میتواند شفا دهد، شجاعت قابل آموزش است</p><p>و حتی ضعیفترین نغمه میتواند ماندگار بماند، این کتاب پس از نغمهٔ پایانی نیز در ذهن شما خواهد ماند</p>
Piracy-free
Assured Quality
Secure Transactions
Delivery Options
Please enter pincode to check delivery time.
*COD & Shipping Charges may apply on certain items.