من، در آن لباس حریر سفید با شال قرمزی که دور گردنم بود چه زیبا شده بودم، زیبادستهایم را که سرد و بی جان بود در مشتهای تو پنهان کردم. یادت هست؟انگار روزهای اول اردیبهشت بود. چون از سر دیوار باغها گلهای یاس بنفش و شاخههای بلند نسترن که تازه به گل نشسته بود توی کوچه آویزان بود و همه جا سبز و خرم و عطراگین.راستی در آن روز قشنگ بهشتی مرا به کجا میبردی؟همه جا پر از گل بود. درختهای میوه، تازه گلبرگهایشان را به دست باد داده بودند و بوتههای گل چای یک سره غرق در گل بود.آه... گلهای ارغوان... اقاقیهای سفید و بنفش... نسترنهای سفید و صورتی...سر راهمان را درختهای اقاقی پُر میکرد که بوی عطرش مرا مست مینمود.کنار جویهای آب پوشیده از پونه و شبدرهای تازه از خاک بر آمده و بنفشههای وحشی بود.هوا لبریز از عطرگلهای بهار و مملو از عشق بود.
Piracy-free
Assured Quality
Secure Transactions
Delivery Options
Please enter pincode to check delivery time.
*COD & Shipping Charges may apply on certain items.