Creation Regained

<p class=ql-align-right>این کتاب تلاشی است در جهت تشریح جهان‌بینیِ کتاب‌مقدسی و اهمیت و کاربرد آن برای زندگی ایماندارانِ مطیع کتاب‌مقدس. جهان‌بینیِ مبتنی بر کتاب‌مقدس، گاه با الهام از نام جنبش اصلاحات، جهان‌بینی اصلاح‌گرانه نیز نامیده شده است، جنبشی که به کشف دوبارۀ تعلیم کتاب‌مقدس دربارۀ عمق و گسترۀ گناه و رستگاری نائل آمد. اشتیاق به سلوک کامل بر مبنای کتاب‌مقدس، نه کتاب‌مقدس و سنت، وجه مشخصۀ بارز جنبش اصلاحات بود. ما از این تأکیدِ جنبش اصلاحات پیروی خواهیم کرد؛ نیز همانند آنان خواهان تداوم این اصلاحات خواهیم بود، بدین معنا که به‌جای پیروی از سنت‌های ناآزموده، پیوسته خواستار آنیم که توسط کتاب‌مقدس اصلاح و تبدیل گردیم (اعمال ۱۷:‏۱۱؛ رومیان ۱۲:‏۲).‏</p><p class=ql-align-right>ما برای مقاصد خودمان در این کتاب جهان‌بینی را چنین تعریف می‌کنیم: چارچوب جامعِ باورهای بنیادین شخص دربارۀ همه چیز. بیایید نگاهی به عناصر تشکیل‌دهندۀ این تعریف بیفکنیم.‏</p><p class=ql-align-right>نخست اینکه، کلمۀ مبهم چیز به هرآنچه بتوان درباره‌اش باوری داشت، اشاره دارد. من واژۀ چیز را به کلی‌ترین معنای ممکن به‌کار می‌برم که شامل جهان، زندگی بشر به‌طور کلی، معنی رنج، ارزش تعلیم و تربیت، اخلاق اجتماعی و اهمیت خانواده است. حتی خدا به این معنا جزئی از چیزهایی است که می‌توان دربارۀ آنها باورهای بنیادین داشت.‏</p><p class=ql-align-right>دوم، جهان‌بینی به باور شخص مربوط می‌شود. باور با احساس و نظر شخصی تفاوت دارد. باور به‌منزلۀ ادعای برخورداری از نوعی شناخت یا معرفت در مورد حقیقت است. مثلاً من می‌گویم که باورم دارم تعلیم و تربیت طریق نیل به سعادت است. من با این سخن حکمی دربارۀ واقعیت امور صادر کرده‌ام و حاضرم با توسل به استدلال از این باور دفاع کنم. حال آنکه احساسات ادعای معرفت ندارند و نمی‌توان دربارۀ آنها استدلال نمود.‏</p><p class=ql-align-right>باور، نظر شخصی یا فرضیه هم نیست. البته گاه ممکن است کلمۀ باور به معنایی ضعیف‌تر نیز به‌کار رود (باور ندارم فلانی به‌موقع سر قرار حاضر شود)، ولی من در تعریف جهان‌بینی، کلمۀ باور را به معنی اعتقادی راسخ به کار می‌برم، چیزی که حاضرم نه تنها برایش استدلال کنم بلکه حتی با صرف مبلغ یا تحمل شداید به دفاع از آن برخیزم و ترویجش دهم. مثلاً، ممکن است بر این باور باشم که آزادیِ بیان حق مسلم افراد در جامعۀ بشری است، یا اینکه هیچ‌کس نباید دین خود را به دیگری تحمیل کند.‏</p>